آیین کهن علمگردانی بشاگرد؛ ۳۰۰ سال شعلهوری سنتی عاشورایی در دل کوهستان

در سرزمینی که کوهها تاریخ را در سینه دارند و محرومیت هنوز جاریست، مردم بشاگرد با آیینی ۳۰۰ ساله، شعله عشق حسینی را نسلبهنسل به دوش کشیدهاند. علمگردانی، سنتی فراتر از عزاداری، حافظ هویت فرهنگی و دینی مردمانی است که عاشورا را نه فقط یاد، که زندگی کردهاند.
به گزارش پایگاه خبری–تحلیلی بشاگرد انقلابی، آیین کهن علمگردانی همچون هر سال در دهه اول محرم، بهویژه از پنجم تا نهم این ماه، در مناطق کوهستانی و روستاهای شهرستان بشاگرد برگزار شد؛ مراسمی با ریشههای تاریخی ژرف که اکنون به یکی از ستونهای هویت دینی و مردمی این منطقه تبدیل شده است.
ریشههای تاریخی آیین علمگردانی در بشاگرد
بر اساس نقلهای سینهبهسینه و بررسیهای میدانی محلی، خاستگاه این آیین به دوران پیش از پهلوی اول بازمیگردد. علمگردانی در بشاگرد از همان ابتدا نه فقط آیینی مذهبی، بلکه ساختاری اجتماعی و قبیلهای برای حفظ اتحاد روستاها و ثبت خاطره جمعی عاشورا بوده است. برخی منابع محلی، آغاز این سنت را به دوره صفویه نسبت میدهند، دورانی که رسمهای عاشورایی در ایران ریشه گرفتند و تا دورافتادهترین نقاط کشور گسترش یافتند.
در آن سالها که نه جادهای بود و نه رسانهای، علمها پیامرسان عاشورا در میان طوایف کوهنشین جنوب بودند. هر علم، نماد یک خاندان یا روستا بود که در کنار پارچههای سیاه، با پنجههای نقرهای یا مسی بر دوش گرفته میشد؛ پنجههایی که یادآور دستان بریده حضرت ابوالفضل (ع) است و نماد غیرت، وفاداری و فداکاری در فرهنگ عاشورایی مردم منطقه شده است.
آیین زنده ایمان در کوهستان خاموش
در این آیین، علمها از یک روستا به روستای دیگر برده میشوند و عزاداران پیادهروی میکنند، سینه میزنند، نوحه میخوانند و در خانههای یکدیگر نذری میدهند. مردم هر روستا با آغوش باز به استقبال علمهای مهمان میروند و این میزبانی فقط یک استقبال ساده نیست؛ بلکه مراسمی پرشور از محبت، اتحاد و همسرنوشتی است.
نکته مهم در این آیین، نبود هرگونه وابستگی به حمایتهای دولتی یا نهادهاست. همهچیز با دستهای پینهبسته مردم تهیه میشود: از علمهایی که نسلبهنسل نگهداری شدهاند تا غذاهایی که در دیگهای نذری به عشق حسین (ع) میجوشد.
در برخی روستاها، برآورد میشود که تنها در یک دهه محرم، هزاران وعده غذا به نیت سیدالشهدا (ع) طبخ و توزیع میشود. این حجم از مشارکت مردمی، آن هم در یکی از محرومترین نقاط کشور، گویای عمق ریشههای دینی در فرهنگ این مردم است.
علم، هویت است؛ نه فقط نماد
علمها در بشاگرد فقط ابزار عزاداری نیستند؛ آنها حامل داستاناند. هر پارچه، یادگاری از نذری قدیمی است؛ هر پنجه، ردپای نسلی پیش از ما. کودکان در کنار پدرانشان علم را به دوش میکشند تا یاد بگیرند که حسینی بودن، تمرین میخواهد؛ ایمان، قدم برمیدارد.
در این مناطق کوهستانی که گاه خانهای با خانه دیگر فرسنگها فاصله دارد، علمگردانی همچون رشتهای است ناگسستنی که قلبها را به هم پیوند میزند. حتی آنجا که برق نیست، چراغ ایمان میسوزد؛ آنجا که آسفالت نیست، رد قدم عاشقان بر خاک میماند.
آیینی برای مقاومت، نه فقط سوگواری
علمگردانی در بشاگرد فقط یک آیین مذهبی نیست، بلکه رسانهای مردمی برای بیان وفاداری، بیداری و استمرار هویت شیعی در دل محرومیت است. این سنت، فراتر از اشک و سینهزنی، بیانگر زیست عاشورایی یک ملت در کوهستان است؛ ملتی که با کمترین امکانات، اما با بیشترین عشق، نام حسین (ع) را بر دوش کشیده است.
در روزگاری که بسیاری از سنتها رو به فراموشی میروند، آیین علمگردانی بشاگرد سندی زنده از وفاداری مردم به ریشههای تاریخی، دینی و هویتی خود است؛ نقشبسته بر خاک جنوب، در دل محرومیت، با شعلهای که هنوز خاموش نشده است.
صدای حسین در دل کوهستان
از گوهران تا سردشت، از آخران تا نیکدشت و از جگدان تا کوه حیدر، علمها حرکت میکنند. در سینهکش کوهها و دشتهای بیجاده، صدای “یا حسین” پیچیده است. زنها با اشک و دعا، مردها با علم و نذر، و کودکان با نگاه پرسشگر، همه در این آیین سهیماند. هیچکس تماشاگر نیست؛ هر کسی خود، پارهای از این پیکره زنده است.
آیین علمگردانی در بشاگرد، فقط یک رسم نیست، سندی زنده از مقاومت فرهنگی، دینی و مردمی یک منطقه است. سندی که اگرچه با مرکب اشک نوشته شده، اما با نور ایمان خوانده میشود.