پلنگ گرسنه، دامدار بیپناه؛ روایت ناگفته بشاگرد

در روزهایی که ساکنان مناطق کوهستانی بشاگرد همچنان با کمبودهای زیرساختی، خشکسالی و فقر دستوپنجه نرم میکنند، حملات پیدرپی یک قلاده پلنگ به روستاهای این شهرستان، موجی از نگرانی و خسارت بهبار آورده است؛ اتفاقی که یکبار دیگر، نبود سازوکار حمایتی از جوامع محلی در مواجهه با بحرانهای طبیعی را برجسته کرده است.
به گزارش پایگاه خبری تحلیلی بشاگرد انقلابی، در ارتفاعات دورافتاده بشاگرد، جایی میان قناتهای خشکیده و جادههای خاکی فرسوده، مردمانی زندگی میکنند که سهمشان از توسعه، تنها تحمل بوده است؛ تحمل گرمای طاقتفرسا، بیآبی، بیبرقی، نبود امکانات درمانی، و اینک حملهی شبانه پلنگ.
بر اساس گزارشهای محلی، طی چند حمله جداگانه در روستاهای بیورچ، کشپیری ، گوهرکوه،بندنر و… از توابع شهرستان بشاگرد، یک قلاده پلنگ با ورود به محوطههای دامداری، موجب تلفات گسترده دامها شده و در یک مورد، یک چوپان ۳۸ ساله با شکستگی شدید در ناحیه صورت و کتف به بیمارستان منتقل شده است.
دامهایی که برای بسیاری از خانوارهای این منطقه، تنها دارایی و سرمایه معیشتی محسوب میشدند، در مدت کوتاهی از بین رفتهاند.
اما ریشه این بحران تنها در حمله حیوانی گرسنه خلاصه نمیشود. واقعیت تلخ آن است که در این منطقه محروم، هیچگونه پشتیبانی مؤثر و ملموسی از سوی نهادهای مسئول برای پیشگیری یا جبران چنین حوادثی دیده نمیشود.
اگرچه اداره کل محیط زیست وعده پیگیری داده، اما مردم در همان چرخه همیشگیِ «نامهنگاری، انتظار و بینتیجگی» گرفتار شدهاند.
🔍 تحلیل: چرا پلنگ به روستا آمد؟
آیا پلنگها ناگهان تهاجمیتر شدهاند؟
پاسخ، منفی است. واقعیت این است که پلنگ نیز همچون مردم بشاگرد گرسنه است. خشکسالیهای پیدرپی، کاهش شدید طعمههای طبیعی و تخریب زیستگاههای حیاتوحش، این گوشتخوار را به دامنه کوه و نزدیکی سکونتگاههای انسانی کشانده است.
آنچه اکنون در بشاگرد میبینیم، تنها یک حادثه اتفاقی نیست؛ بلکه بازتاب یک بحران ترکیبی زیستمحیطی و مدیریتی است که ریشهای عمیق در بیتوجهی ساختاری دارد.
📌 ابعاد سهگانه بحران بشاگرد:
- زیستمحیطی: تغییرات اقلیمی و اختلال در زنجیره غذایی، شکارچیان طبیعی مانند پلنگ را وادار به ورود به سکونتگاههای انسانی کرده است.
- اقتصادی-اجتماعی: ساکنان منطقه از ابتداییترین امکانات بیمه، حفاظت دام، هشداردهی یا امداد بیبهرهاند.
- مدیریتی: نبود سیستمهای آموزش روستایی، ضعف برنامهریزی پیشگیرانه و ناتوانی در همزیستی ایمن بین انسان و حیاتوحش از ضعفهای عمده مدیریتی در این منطقه است.
🗣️ مطالبات کلیدی مردم بشاگرد:
۱٫ حفاظت از پلنگ نباید به قیمت نابودی زندگی انسانی تمام شود
حفظ گونههای جانوری مهم است، اما جان و معیشت انسانها نیز باید همزمان محترم شمرده شود. مردم بشاگرد نباید قربانی اولویتبندیهای ناعادلانه در پایتخت شوند.
۲٫ خسارات دامداران باید فوراً جبران شود
دولت و سازمان محیط زیست مکلفاند هرچه سریعتر مکانیسم جبران مالی و بیمهای مؤثر برای دامداران آسیبدیده اجرا کنند. عدم اقدام فوری میتواند به واکنشهای انتقامی و افزایش شکار غیرقانونی منجر شود.
۳٫ توسعه پایدار، تنها راهحل است
بشاگرد نیازمند برنامهای فراتر از بنرهای حمایتی از حیاتوحش است.پلنگ، تنها هشداردهنده یک بحران گستردهتر است؛ اگر امروز با نگاهی ریشهای چارهاندیشی نشود، فردا این هشدار ممکن است ابعادی خطرناکتر بهخود بگیرد.
⚖️ جمعبندی: حفاظت از محیط زیست نباید جدا از زیست مردم تعریف شود.
اگر عدالت اجتماعی در دل سیاستهای زیستمحیطی لحاظ نشود، نتیجه نه حفاظت از طبیعت، بلکه افزایش شکاف میان مردم و نهادها خواهد بود؛ شکافی که گاه، با دندان پلنگ خود را نشان میدهد.
✍️به قلم داریوش حسن زاده
/انتهای پیام